اسماعیل
نویسه گردانی:
ʼSMAʽYL
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن داود الحوری . ابن الجوزی در فصل «ذکر جماعة من کبارالذین اجابوا فی المحنة» او را یاد کرده است . (مناقب احمدبن حنبل چ مصر ص 386). و رجوع به ضحی الاسلام تألیف احمد امین ج 3 ص 170 شود.
واژه های همانند
۷۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۹ ثانیه
اسماعیل پاشا. [ اِ ] (اِخ ) یکی از وزرای دوره ٔ سلطان مصطفی خان ثانی . اول رئیس ینی چریها و بعداً بگلربگی روم ایلی بود، آنگاه بوالیگری مصر تع...
اسماعیل پاشا. [ اِ ] (اِخ ) پلاسلی . یکی از وزرای عثمانی که به خاندانی بسیار قدیم منسوب و از مردم قریه ٔ پلاسه است که در جوار قصبه ٔ کوریج...
اسماعیل پاشا. [ اِ ] (اِخ ) چرکس . یکی از مشیران دوره ٔ سلطان عبدالمجیدخان عثمانی . وی به جسارت و شجاعت شهرت یافته اصلاً برده ٔ طوپال عزت ...
اسماعیل پاشا. [ اِ ] (اِخ ) حکیم . یکی از وزرای دوره ٔ سلطان عبدالمجیدخان عثمانی . وی اصلاً منسوب به خاندانی رومی است که در ازمیر میزیستند....
اسماعیل پاشا. [ اِ ] (اِخ ) دواتجی . یکی از مشیران دوره ٔ سلطان عبدالمجیدخان و سلطان عبدالعزیزخان عثمانی . وی دروقعه ٔ مجار که عثمانیان به ا...
اسماعیل پاشا. [ اِ ] (اِخ ) مجار. وی در اتریش سمت ضابطی داشت و در وقعه ٔ مجارستان در سنه ٔ 1265 هَ . ق . به دولت عثمانی ملتجی گردید و دین ا...
اسماعیل پاشا. [ اِ ] (اِخ ) (تپه دلنلی زاده . اسماعیل رحمی پاشا) پسر علی پاشازاده ٔ ولی پاشای تپه دلنلی است . ولی پاشا در زمان حیات پدر خود علی...
اسماعیل پاشا. [ اِ ](اِخ ) نشانجی . یکی از وزرای دوره ٔ سلطان سلیمان خان ثانی . وی اصلاً از اهالی آیاش بود و در دربار همایون بمنصب پرده داری ...
اسماعیل پاشا. [ اِ ] (اِخ ) (کرجی ) یکی از وزراءعصر سلطان محمودخان اول . وی اصلاً سمت بردگی داشت و خزینه دار بعضی مخدومین خود بود و بعداً بدر...
اسماعیل پاشا. [ اِ ] (اِخ ) حافظ. یکی از وزرای دوره ٔ سلطان سلیم خان ثالث . وی از مردم استانبول و پسر یکی از اعضای دولت بود. مولدوی سال 11...