اسماعیل
نویسه گردانی:
ʼSMAʽYL
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن عبدالخالق بن عبدربه بن ابی میمونةبن یسار، مولی بنی اسد کوفی . نجاشی او را از وجوه شیعه شمرده گوید: فقیه و از خاندان شیعی بوده . اعمام وی شهاب و عبدالرحیم و پدر او عبدالخالق همه ثقت بوده اند. اسماعیل از ابوعبداﷲ صادق و ابوجعفر باقر (ع ) روایت کند. کتابی دارد که عده ای از او روایت کرده اند.شیخ طوسی نیز در کتب خود او را یاد کرده ولیکن گاهی جعفی و گاهی اسدی خوانده است . مامقانی در تنقیح المقال اقوال مختلف در توثیق و عدم توثیق او از متأخران آورده است . رجوع به تنقیح المقال ج 1 ص 136 و137شود.
واژه های همانند
۷۱۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۶۹ ثانیه
اسماعیل محله . [ اِ م َ ح َ ل ْ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان هزارجریب بخش چهاردانگه ٔ شهرستان ساری ، 28000 گزی شمال خاوری کیاسر. کوهستانی جنگلی ...
اسماعیل کندی . [ اِ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان چایپاره بخش قره ضیاءالدین شهرستان خوی ، 17000 گزی شمال راه ارابه رو تاج خاتون . دامنه . معتدل ...
اسماعیل کندی . [اِ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان آجرلو بخش مرکزی شهرستان مراغه ، 51500 گزی جنوب خاوری مراغه ، 18000 گزی شمال خاوری شوسه ٔ شاهی...
اسماعیل کندی . [ اِ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان شهرویران بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد، 25500 گزی شمال خاوری مهاباد، 2000 گزی جنوب شوسه ٔ مهاباد ...
اسماعیل کندی .[ اِ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان آلان برآغوش بخش آلان برآغوش شهرستان سراب ، 21000 گزی شمال خاوری مهربان ، 27500 گزی شوسه ٔ تب...
اسماعیل کندی . [ اِ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان قره قویون بخش حومه ٔ شهرستان ماکو، 49000 گزی جنوب خاوری ماکو، 1000 گزی باختر شوسه ٔ شاه بلاغی ...
اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) رجوع به رباط اسماعیل آباد شود.
اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان قزوین ، در 8000گزی شمال قزوین ، در دامنه . سردسیر. سکنه 226 تن . شیعه . زب...
اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) نام محلی است کنار جاده ٔ طهران و قزوین در 21360 متری طهران ، میان شاه آباد و قلعه ٔ حسن خان .
اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین در 56000 گزی شمال ضیأآباد و 12000 گزی شوسه ٔ قزوین به رشت . ...