اسماعیل
نویسه گردانی:
ʼSMAʽYL
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمن جعفی . شیخ طوسی در رجال یک بار او را در عداد اصحاب باقر (ع ) شمرده گوید تابعی است و از ابوطفیل عامر نقل کند، و یک بار در عداد اصحاب صادق (ع ) شمرده و چنین افزوده که فقیه بود و در حیات امام ابوعبداﷲ درگذشت . نجاشی درترجمه ٔ بسطام بن حصین بن عبدالرحمان جعفی او را یاد کرده است . رجال نویسان متأخر نیز یک بیک عبارات قدما را نقل و بحثها کرده اند. (تنقیح المقال ج 1 ص 137).
واژه های همانند
۷۱۳ مورد، زمان جستجو: ۳.۲۱ ثانیه
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن محمدبن عبدةبن زیاد ضبی مکنی به ابوالحسن . متوفی در رجب سنه ٔ 299 هَ . ق . قاضی و جماعتی از او روایت دا...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن محمدبن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب (ع ). شیخ طوسی او را در عداد اصحاب صادق (ع ) شمرده . رجوع به تن...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن محمدبن میکال . رجوع به ابوالعباس اسماعیل بن عبداﷲ... در همین لغت نامه ۞ و رجوع به معجم الادباء ج 2 ص ...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن مسعود عبدی اصفهانی مکنی به ابوبشر.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ اعمش . شیخ طوسی در رجال او را در عداد اصحاب صادق (ع ) شمرده گوید: ابن ابی عمیر از وی روایت کند. رجال نویسا...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ )ابن عبداﷲ بجلی قمی . رجوع به اسماعیل بن سمکة شود.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ حارثی کوفی . شیخ طوسی او را در عداد اصحاب صادق (ع ) شمرده گوید: از وی روایت شده است . (تنقیح المقال ج 1 ص ...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ سمویه .
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ صَلْعی ۞ . شیخ ورام در آغاز جزء دوم کتاب خود که پر است از اخبار غلاة، روایتی از اسماعیل مشتمل بر معجزی ...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ ضبی . رجوع به اسماعیل بن عبداﷲبن محمد... شود.