اسماعیل
نویسه گردانی:
ʼSMAʽYL
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمن حَقیبة یا جَفینة کوفی . این تردید در کتب رجال قدیمه نیز موجود است . ساروی در کتاب توضیح الاشتباه این لقب را ازآن پسر دانسته نه پدر، و این سخن از کلام کشی (متوفی 450 هَ . ق .) نیز مستفاد میگردد، لیکن شیخ طوسی (متوفی 460 هَ . ق .) آنرا لقب جد اسماعیل دانسته . شیخ طوسی وی را در عداد اصحاب صادق (ع ) شمرده . رجال نویسان متأخر نیز او را یاد کرده اند. رجوع به تنقیح المقال ج 1 ص 137 شود.
واژه های همانند
۷۱۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۴۲ ثانیه
اسماعیل آباد یافت آباد. [ اِ دِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان غار بخش ری شهرستان تهران ، در 10000 گزی شمال باختر شهرری و 2000 گزی راه رباط کریم . ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
اسماعیل آباد حاجی معین . [ اِ دِ م ُ ](اِخ ) دهی جزء دهستان غار بخش ری شهرستان تهران ، در6000 گزی جنوب شهر ری و 3000 گزی خاور شوسه ٔ تهران ...