اسماعیل
نویسه گردانی:
ʼSMAʽYL
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن علی بن احمدبن حسین بن ابراهیم شواء، کوفی الاصل حلبی المولد و المنشاء و المدفن . وی پدر ابوالمحاسن یوسف بن اسماعیل بن علی ملقب بشهاب الدین از مشاهیر ادبا و فضلاست . رجوع به تاریخ حلب ج 4 ص 397 و ریحانة الادب ج 2 ص 352 شود. در کشف الظنون آمده : او راست : قصیدة فیما یقال بالیاءوالواو. مؤلف تاریخ حلب (ج 4 ص 400) گوید: در کتاب کشف قصیده ای آمده است به قافیه ٔ یاء و واو بنام ادیب ابی المحاسن اسماعیل ، و صواب یوسف بن اسماعیل است .
واژه های همانند
۷۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۶ ثانیه
اسماعیل محله . [ اِ م َ ح َ ل ْ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان هزارجریب بخش چهاردانگه ٔ شهرستان ساری ، 28000 گزی شمال خاوری کیاسر. کوهستانی جنگلی ...
اسماعیل کندی . [ اِ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان چایپاره بخش قره ضیاءالدین شهرستان خوی ، 17000 گزی شمال راه ارابه رو تاج خاتون . دامنه . معتدل ...
اسماعیل کندی . [اِ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان آجرلو بخش مرکزی شهرستان مراغه ، 51500 گزی جنوب خاوری مراغه ، 18000 گزی شمال خاوری شوسه ٔ شاهی...
اسماعیل کندی . [ اِ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان شهرویران بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد، 25500 گزی شمال خاوری مهاباد، 2000 گزی جنوب شوسه ٔ مهاباد ...
اسماعیل کندی .[ اِ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان آلان برآغوش بخش آلان برآغوش شهرستان سراب ، 21000 گزی شمال خاوری مهربان ، 27500 گزی شوسه ٔ تب...
اسماعیل کندی . [ اِ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان قره قویون بخش حومه ٔ شهرستان ماکو، 49000 گزی جنوب خاوری ماکو، 1000 گزی باختر شوسه ٔ شاه بلاغی ...
اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) رجوع به رباط اسماعیل آباد شود.
اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان قزوین ، در 8000گزی شمال قزوین ، در دامنه . سردسیر. سکنه 226 تن . شیعه . زب...
اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) نام محلی است کنار جاده ٔ طهران و قزوین در 21360 متری طهران ، میان شاه آباد و قلعه ٔ حسن خان .
اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین در 56000 گزی شمال ضیأآباد و 12000 گزی شوسه ٔ قزوین به رشت . ...