اسماعیل
نویسه گردانی:
ʼSMAʽYL
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن علی بن حسین سمان مکنی به ابوسعید. شیخ حرّ عاملی در کتاب امل الاَّمل و شیخ منتجب الدین در الفهرست نقل کرده اند که او راست : البستان فی تفسیرالقرآن در ده مجلد. و الرشاد در فقه . و المدخل در نحو. و الرّیاض در حدیث . و سفینةالنجاة در امامت . و کتاب صلاة و حج و المصباح در عبادات . والنور در وعظ. و همه را سید مرتضی و مجتبی دو پسر داعی حسینی رازی از شیخ حافظ مفید ابومحمد عبدالرحمان بن احمد نیشابوری از وی روایت کرده اند. صاحب ذریعه گوید وی معاصر سید مرتضی متوفی 436 هَ . ق . و شیخ طوسی متوفی 460 است و کسانی که از ایشان روایت کرده اند از او نیز روایت دارند. رجوع به الذریعة ج 3 ص 105 وتنقیح المقال ج 1 ص 140 و روضات الجنات ص 31 شود.
واژه های همانند
۷۱۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۰ ثانیه
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن یوسف کاتب مکنی به ابوابراهیم معروف به ابن غزال . خادم امیر بادیس بن حیوس صنهاجی (پادشاه غرناطه ) از علمای ی...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن یونس . محدث است . (سیرة عمربن عبدالعزیز ص 66).
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن یونس الموری مکنی به ابوالقاسم المقری از مردم قلعه ٔ ایوب (اندلس ). وی از ابی محمد عبداﷲبن محمدبن قاسم ثغری و...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن یونس طبیب یهودی . از شکاکین است . (ضحی الاسلام جزء 3 ص 348).
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابواحمد کوفی کاتب . شیخ طوسی او را در رجال خود در شمار اصحاب باقر (ع ) آورده ، و در منهج المقال احمد را به حامد تبدیل ...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابواسحاق . رجوع به اسماعیل بن احمدبن اسید ثقفی شود.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابواسحاق بن عمر عبقی . محدث است .
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابوشریح . رجوع به اسماعیل بن احمدبن حسن ... شود.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابوالظاهر. رجوع به اسماعیل منصوربن القائم شود.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابوالعلاء ازبنی قیس بن ثعلبه . شیخ طوسی در رجال او را در عداد اصحاب باقر (ع ) آورده است . (تنقیح المقال ج 1 ص 127).