اسماعیل
نویسه گردانی:
ʼSMAʽYL
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن علی بن رَزین بن عثمان بن عبدالرحمان بن عبداﷲبن بُدیَل بن وَرقاء خزاعی مکنی بابوالقاسم . شیخ طوسی او را در عداد محدثین که از امامان نقل نکرده اند (یعنی در باب من لم یرو عنهم علیهم السلام ) یاد کرده است . نجاشی نیز در رجال خود ذکر او آورده گوید: برادرزاده ٔ دعبل خزاعی شاعر است و در واسط عهده دار امور حسبة بوده است . او راست : کتاب تاریخ الائمة و کتاب النکاح . ابن غضائری او را کذاب دانسته است . در کتب رجال متأخر شیعه نیز بر له و علیه مطالبی نوشته اند. رجوع به الذریعة ج 3 ص 214 و تنقیح المقال ج 1 ص 140 شود.
واژه های همانند
۷۱۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۹ ثانیه
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن مسلم کوفی . شیخ طوسی در رجال خود وی را در عداد اصحاب صادق (ع ) شمرده . رجوع به تنقیح المقال ج 1 ص 145 شود.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن مسلم مکی . ابن قتیبه ٔ دینوری ازو نقل کرده . (عیون الاخبار ج 2 ص 149).
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن مسلمةبن قعنب قعنبی ۞ مدنی مکنی به ابوبشر. نزیل مصر. محدث است . وی از شعبة و حمادین روایت دارد وابوزرعة و ابوح...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن مغیرة القاص مکنی به ابومغیرة. محدث است .
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن مقری ابومحمدبن ابی بکربن عبداﷲبن علی بن عطیة الشاوری یمنی شافعی ملقب بشرف الدین (قاضی ). و نام و نسب او در کت...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن مکنسة. رجوع به اسماعیل بن محمد اسکندرانی شود.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن مکی بن اسماعیل بن عوف مالکی اسکندرانی . مکنی به ابوطاهر. متوفی بسال 581 هَ . ق . او راست : تذکرة فی اصول الدین .
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن منذر واسطی مکنی به ابوالمنذر. محدث است و زیدبن حباب از او روایت کند.
اسماعیل . [ اِ] (اِخ ) ابن موسی . یعقوب لیث چون به بم رسید اسماعیل بن موسی که ملجاء همه ٔ خوارجی بود که از عرب آمده بودند با یعقوب حرب ...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن موسی . یکی از والیان اندلس .وی بسال 268 هَ . ق . با محمدبن عبدالرحمن فرمانفرمای اندلس بنای محاربه و خصومت گذاش...