اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اسماعیل

نویسه گردانی: ʼSMAʽYL
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن علی خضیری . از مردم اعمال دجیل و از ناحیه ٔ نهر تاب . وی فاضلی متمیز و سخنگویی بلیغ و بارع بود و او را در فن بلاغت تصانیفی است معروف و متداول لیکن گمنام میزیست . او ببغداد آمدو نزد ابومحمد اسماعیل بن ابی منصور موهوب بن خضر جوالیقی و ابوالبرکات عبدالرحمن بن انباری و علی بن عبدالرحیم سلمی بن عصار علوم ادبی بخواند و ابن خشاب ابومحمد را دریافت و از وی علمی وافر فراگرفت و بر ابوالغنائم بن حبشی قرائت کرد. اسماعیل مردی پارسا و زاهد و پاکدامن بود. وی بموصل رفت و در دارالحدیث چندین سال اقامت کرد، آنگاه آرزوی وطن کرد و به بغداد بازگشت و در صفر 603 هَ . ق . بدانجا درگذشت . او را تصانیف ورسائلی است مدوّن و خطبه ها و دیوان شعر و کتابی نیکو در علم قرائت دارد که آنرا دیده ام . از شعر اوست :
لا عالم یبقی و لاجاهل
و لا نبیه لا و لا خامل
علی سبیل مهیع لاجب
یودی اخوالیقظة و الغافل .

(معجم الادباء ج 2 ص 350).


و رجوع به اعلام زرکلی ، کلمه ٔ خضیری شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۱۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۱۰ ثانیه
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن هبةاﷲبن سعد مکنی به ابن باطیش و ملقب به عمادالدین فقیه شافعی . او راست : المغنی فی غریب المهذب . (اعلام زرکلی ...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن هبةاﷲبن علی حمیری اسنائی ملقب به عزالدین . رجوع به حمیری و اعلام زرکلی شود.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن هبةاﷲ حموی . او راست : رسالة ذات الشعبتین . (کشف الظنون ).
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن الهربذ. یکی از مغنیان مشهور دوره ٔ اموی و عباسی . وی در مجالس هارون الرشید تغنی میکرد و الطاف و عنایتها دید. اصل و...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن هشام . بعضی او را در زمره ٔ صحابه آورده اند. بخاری و ابوحاتم گویند: حدیثه عن النبی (ص ) مرسل . (اصابة ج 1 ص 125)...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن هشام بن ابی یوسف . مرزبانی در الموشح ص 375 ذکر او آورده است .
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن هَمّام بن عبدالرحمن بن ابی عبداﷲ میمون بصری . نجاشی در رجال خود گوید: مولای بنی کنده و مکنی به ابوهمام بود و از ...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ )ابن یاقوتی ملقب بقطب الدوله . پسرعم ملکشاه و خال برکیارق از ملو» سلجوقی . وی سمت امارت آذربایجان داشت .ترکان خاتون ...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن یحیی ملقب به مجدالدین . رجوع به اسماعیل بن رکن الدین ... و تاریخ عصر حافظ تألیف غنی ج 1 ص 76 و تاریخ گزیده ...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن یحیی بن اسماعیل بن عمروبن اسحاق المزنی مکنی به ابوابراهیم . صاحب امام شافعی مصری . او زاهد و عالم و مجتهد و مح...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.