اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اسماعیل

نویسه گردانی: ʼSMAʽYL
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسلم قاضی سمرقندی . وی معاصر رودکی بود و رودکی ازو حکایتی روایت کرده و از رودکی آنرا ابوعبداﷲبن ابی حمزه ٔ سمرقندی روایت دارد. رجوع بشرح احوال رودکی تألیف نفیسی ص 920 و 1114 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۴ ثانیه
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن زکریا. ابن قتیبه بوسائطی از او نقل کند. (عیون الاخبار جزء هفتم ص 3).
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن زکریا الخلقانی مکنی به ابوزیاد. محدث است .
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن زیاد. از مشایخ شیعه و راوی فقه از ائمه . (ابن الندیم ).
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن زیادبن عبید الخزاعی معروف به ابن زراة. متوفی در 273 هَ . ق . وی از کتبه ٔ رجاله و از حفظه بود و در جوانی درگذشت...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن زیاد بزاز کوفی اسدی . شیخ طوسی او را یک باردر عداد اصحاب باقر (ع ) و دیگربار در اصحاب صادق (ع ) آورده گوید تابعی ...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن زیاد سلمی کوفی . شیخ طوسی او را در عداد اصحاب صادق (ع ) شمرد و گویا همان اسماعیل بن ابی زیاد باشد. (تنقیح المقال ...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن زید.مولای عبداﷲبن یحیی کاهلی بود. در باب فضل مسجد کوفه از کافی روایتی از ابویوسف یعقوب بن عبداﷲ از اسماعیل از ...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن زید طحان کوفی . نجاشی گوید: ثقة است و از محمدبن مروان و معاویةبن عمار و یعقوب بن شعیب روایت کند و اینان از ابی ...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن سالم . وی از ابی سعید الازدی آرد که گفت از عبداﷲبن مسعود شنیدم که میگفت : اقرأنی رسول اﷲ صلی اﷲ علیه و سلم سب...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن سالم . آقا باقر در تعلیقه گوید: ابن ابی عمیر از ابن اسماعیل روایت کرده . و گویا همان اسماعیل بن سلام باشد. (تنقیح...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.