اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اسماعیل

نویسه گردانی: ʼSMAʽYL
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن محمدبن یزیدبن ربیعة ملقب به سید حمیری شامی اسلامی امامی (105-173 هَ . ق .). صاحب روضات آرد: وی از بزرگان شعراء عرب و از ارکان فضلاء ادب است ، نظیر وی از جهت احاطه ٔ بفنون اشعار و مهارت در نظم قصص و اخبار شنیده نشده ، چنانکه گویند که اشعار میمیه ٔ وی تنها بار شتری است ، و چون از مکاری (یکی از شعراء مشهور) در حق او سؤال میکردند بر سبیل تعظیم میگفت : هی میمیات السید، و همین لفظ برای اسماعیل علم گردید و نباید پنداشت که او از قریش یا از بنی هاشم است ، چه از تذکره ٔ ابن المعتز نقل شده که پدر و مادر وی از نواصب معاندین بودند، لذا سید در بعض اشعار خویش انکار ایشان کردو از اخبار مستفاد میشود که والدین او نزد سلطان ازاو سعایت کردند و وی بکرامت دعوت مولانا صادق (ع ) برست . ازو می پرسیدند که با وجود انتساب به حمیر که از انصار معاویه بودند و با آنکه از مردم شام هستی و ایشان یاغی و طاغی باشند، چگونه تسنن را ترک گفتی و به مذهب شیعه گراییدی ؟ جواب میداد که : صبَّت علی َّ الرحمة کما صبَّت علی مؤمن آل فرعون ، و در این باب گفته :
انی امرؤ حمیری حین تنسبنی
رعین و اخوانی ذوی یزن
ثم الولاء الذی ارجو النجاة به
یوم القیامة الهادی ابی الحسن .
و گویند که «سید» از اعلام ابتدائی او بود، چنانکه کشی در رجال خویش از صادق (ع ) آورده که آن حضرت چون اسماعیل را دیدار کرد، اکرام کرد و فرمود: سمتک ام» سیّداً و وفقت فی ذل» فانت سیّدالشعراء، و سید در افتخار بدین کلام گفته :
و لقد عجبت لقائل لی مرّة
علاّمة فَهِم ٌ من الفهماء
سما» قوم» سیّداً صدقوا به
انت الموفق سیدالشعراء
ما انت حین تحض آل محمد
بالمدح منک و شاعر بسواء
مدحی الملوک ذوی الغنی لعطائهم
و المدح من» لهم لغیر عطاء
فابشر فان» فائز من حبهم
لو قد غدوت علیهم بجزاء
ماتعدل الدنیا جمیعاً کلها
من حوض احمد شربة من ماء.
اسماعیل بمذهب کیسانیه گروید و به امامت محمدبن الحنفیة قائل شد و از شرب خمر با» نداشت . آنگاه توفیق الهی شامل حال وی شد و راه هدایت پیش گرفت . (روضات الجنات صص 28-31).
اخبار او بسیاراست و گروهی آنها را گرد آورده اند از جمله باربیه دُ مِنار ۞ مستشرق فرانسوی است که در صد صفحه اخبار مزبور را در پاریس بطبع رسانیده است . رجوع به اعلام زرکلی ج 1 ص 112 شود. مؤلف تنقیح المقال آرد: اسماعیل بن محمد حمیری ملقب به سید ومکنی به ابی عامر شاعری معروف است . شیخ طوسی در رجال او را در عداد اصحاب صادق (ع ) شمرده . شیخ بهائی در حواشی خود بر خلاصةالاقوال علامه ٔ حلّی گوید: کیسانی مذهب و شارب الخمر بوده و داستانی از معجزه ٔ امام صادق (ع ) نسبت به او نقل کرده و در اخبار آمده است که هنگام مرگ روی او سیاه گشت و سپس سفید گردید و همین معنی را برخی دلیل بر خوبی و برخی بر بدی او دانسته اند. در روایات آمده است وی سابقاً خارجی و سنی بوده و سپس کیسانی و پس از آن شیعی مذهب شده و امام صادق (ع ) لقب سیدالشعراء به وی داده . و در برخی از اخبار آمده است که علم امامان به چهار تن منتقل گردید: سلمان فارسی ، جابر، سیّد حمیری ، یونس بن عبدالرحمان . رجال نویسان متأخر درباره ٔ نیکی و بدی عقیده ٔ وی بحثهای بسیار کرده اند، برای تفصیل رجوع به تنقیح المقال ج 1 صص 141-144 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۱۳ مورد، زمان جستجو: ۲.۶۳ ثانیه
چمن اسماعیل . [ چ َ م َ اِ ] (اِخ ) دهی از دهستان 3 بخش هرسین شهرستان کرمانشاه که در 17 هزارگزی جنوب باختری هرسین و 3 هزارگزی ده نو واقع ...
حجر اسماعیل . [ ح ِ رِ اِ ] (اِخ ) گرداگرد کعبه اندرون حطیم از سوی شمال . مصطبه ای را گویند که دیواری بر آن محیط است و پس از دوره ٔ قریش زی...
ده اسماعیل . [ دِه ْ اِ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در 5هزارگزی جنوب ده دوست محمد. آب آن از رودخانه ٔ هیرمند است ...
رشک اسماعیل . [ رَ اِ ] (اِخ ) دهی از دهستان آلان بخش سردشت شهرستان مهاباد. سکنه 100 تن . آب آن از چشمه . محصولات عمده غلات و توتون و مازو...
نام طایفه ای است که در روستای مروشکان از توابع بخش سرچهان شهرستان بوانات مقیم هستند
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
کنار اسماعیل . [ ک ُ اِ ] (اِخ ) دهی از دهستان دهو است که در بخش میناب شهرستان بندرعباس واقع است و 1300 تن سکنه دارد و مزارع لاتی دان ، رضا...
شاه اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) امیر اسماعیل . از یاران ملک فخرالدین کرت و همان کسی است که ملک فخرالدین وی را با دویست تن مأمور گردانید که ...
چاه اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان شهوار بخش میناب شهرستان بندرعباس که در 30 هزارگزی شمال میناب بر سر راه فرعی کهنوج ب...
اسماعیل پاشا. [ اِ ] (اِخ ) یکی از وزرای زمان سلطان محمدخان ثالث . وی در موقع والیگری شام بقلع و قمع سعد، شریف مکه ، مأمور گشت و با دسته ها و...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.