گفتگو درباره واژه گزارش تخلف اسماعیل نویسه گردانی: ʼSMAʽYL اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن مسلمةبن قعنب قعنبی ۞ مدنی مکنی به ابوبشر. نزیل مصر. محدث است . وی از شعبة و حمادین روایت دارد وابوزرعة و ابوحاتم ازو روایت کنند. و او صدوق بود وحاکم او را توثیق کرده است . (حسن المحاضرة ص 126). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷۱۳ مورد، زمان جستجو: ۴.۰۸ ثانیه واژه معنی شاهزاده اسماعیل شاهزاده اسماعیل . [ دَ / دِ اِ ] (اِخ ) دهی از دهستان قهستان بخش کهک شهرستان قم . دارای 135 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ وشنوه . محصول آن ... اسماعیل آباد خانی اسماعیل آباد خانی . [ اِ ] (اِخ ) دهی از دهستان یوسف آباد بخش تربت جام شهرستان مشهد، در 20000 گزی خاور تربت جام و 4000 گزی شمال شوسه ٔ نظامی ... اسماعیل آباد سفلی اسماعیل آباد سفلی . [ اِ دِ س ُ لا ] (اِخ ) دهی از دهستان گاوکان در سه فرسنگی مشرق گاوکان . اسماعیل آباد بالا اسماعیل آباد بالا. [ اِ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کربال بخش زرقان شهرستان شیراز، واقع در 31000 گزی جنوب خاوری زرقان ، کنار راه فرعی بندامیر... شاه اسماعیل اول شاه اسماعیل اول . [ اِ ل ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) مؤسس سلسله ٔ صفویه . رجوع به اسماعیل اول شود. شاه اسماعیل دوم شاه اسماعیل دوم . [ اِ ل ِ دُوْ وُ ] (اِخ ) از شاهان صفویه . رجوع به اسماعیل دوم شود. شاه اسماعیل سوم شاه اسماعیل سوم . [ اِ ل ِ س ِوْ وُ ] (اِخ ) از پادشاهان صفویه است پسر سید مرتضی و مادر او دختر سلطان حسین اوّل صفوی است . رجوع به شاه اس... حافظ اسماعیل پاشا حافظ اسماعیل پاشا. [ ف ِ اِ ] (اِخ ) رجوع به اسماعیل پاشا و قاموس الاعلام ترکی شود. قلعه اسماعیل آقا قلعه اسماعیل آقا. [ ق َ ع َ اِ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان نازلو بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه ، واقع در 20هزارگزی شمال باختری ارومیه و پانصدگزی ... اسماعیل آباد پائین اسماعیل آباد پائین . [ اِ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کربال بخش زرقان شهرستان شیراز، واقع در 6000 گزی راه فرعی بندامیر به کربان . جلگه ، معتدل ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۶۳ ۶۴ ۶۵ ۶۶ ۶۷ ۶۸ صفحه ۶۹ از ۷۲ ۷۰ ۷۱ ۷۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود