اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اسماعیل

نویسه گردانی: ʼSMAʽYL
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن موهوب بن احمدبن محمدبن خضربن جوالیقی مکنی به ابومحمد. وی پس از پدر خویش ابومنصور امام اهل ادب در عراق بود و به تأدیب فرزندان خلفا مخصوص گشت و در شوال 575 هَ . ق . درگذشت . خطی زیبا داشت که به خط پدر وی شبیه بود و ضبطی نیکو و معرفتی تمام به لغت و ادب دارا بود. وی را در جامع قصر حلقه ای بود که هر جمعه در آن ادب خوانده میشد. از وی ابن اخضرو ابن حمدون حسن تاج الدین و جز این دو شنیده و روایت کرده اند. مولد وی در شعبان سال 512 است و میان مولد اسماعیل و برادر او اسحاق یک سال و نیم فاصله گشت و میان وفات آنان سه ماه . مرا حدیث کردند که ابوالحسن جعفربن محمدبن فطیرا ناظر واسط و بصره و توابع این دو شهر که به مزاح معروف بود در ایام المستضی ٔ باﷲ روزی بر یکی از وزرا درآمد و مردی ناشناس را دید در جایی که محل جلوس او بود نشسته است ، پس از وی بشکوهید و پیش روی وزیر نشست و پیش رفت و در گوش وی گفت این شخص که در جای من نشسته کیست ؟ وزیر پاسخ داد او شیخ امام ابومحمدبن جوالیقی میباشد. پرسید چه منصبی دارد؟ گفت وی از ارباب مناصب نیست مردی است که امیرالمؤمنین در نماز بدو اقتدا می کند ۞ . در این هنگام ابن فطیرا برخاست و دست جوالیقی بگرفت و او را از جائی که نشسته بود برکنار کرد و خود بدانجا بنشست و گفت ای شیخ ! ترا سزد گر بر وزیر و زیردستان وی تقدم جوئی ، چه مقام تو بالاتر ازوست ، واما بر من که ناظر واسط و بصره و مابین آندو هستم تقدم تو سزاوار نیست . و اهل مجلس از خنده خودداری نتوانستند. (معجم الأدباء چ مارگلیوث ج 2 صص 358-359).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۴ ثانیه
اسماعیل محله . [ اِ م َ ح َ ل ْ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان هزارجریب بخش چهاردانگه ٔ شهرستان ساری ، 28000 گزی شمال خاوری کیاسر. کوهستانی جنگلی ...
اسماعیل کندی . [ اِ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان چایپاره بخش قره ضیاءالدین شهرستان خوی ، 17000 گزی شمال راه ارابه رو تاج خاتون . دامنه . معتدل ...
اسماعیل کندی . [اِ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان آجرلو بخش مرکزی شهرستان مراغه ، 51500 گزی جنوب خاوری مراغه ، 18000 گزی شمال خاوری شوسه ٔ شاهی...
اسماعیل کندی . [ اِ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان شهرویران بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد، 25500 گزی شمال خاوری مهاباد، 2000 گزی جنوب شوسه ٔ مهاباد ...
اسماعیل کندی .[ اِ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان آلان برآغوش بخش آلان برآغوش شهرستان سراب ، 21000 گزی شمال خاوری مهربان ، 27500 گزی شوسه ٔ تب...
اسماعیل کندی . [ اِ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان قره قویون بخش حومه ٔ شهرستان ماکو، 49000 گزی جنوب خاوری ماکو، 1000 گزی باختر شوسه ٔ شاه بلاغی ...
اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) رجوع به رباط اسماعیل آباد شود.
اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان قزوین ، در 8000گزی شمال قزوین ، در دامنه . سردسیر. سکنه 226 تن . شیعه . زب...
اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) نام محلی است کنار جاده ٔ طهران و قزوین در 21360 متری طهران ، میان شاه آباد و قلعه ٔ حسن خان .
اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین در 56000 گزی شمال ضیأآباد و 12000 گزی شوسه ٔ قزوین به رشت . ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.