اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اسماعیل

نویسه گردانی: ʼSMAʽYL
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن یسار هاشمی . نجاشی گوید: وی مولای اسماعیل بن علی بن عبداﷲبن عباس بود، و کتابی داشته که محمدبن حسین بن ابی الخطاب از وی روایت کرده است . و گویا همین اسماعیل است که شیخ طوسی در رجال خود او را در اصحاب عسکری (ع ) بنام اسماعیل هاشمی عباسی نام برده است . و رجال نویسان متأخر نیز نام او آورده اند. رجوع به تنقیح المقال ج 1 ص 146 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۱۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۷ ثانیه
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) فرفور. متوفی بسال 757 هَ . ق .وی اسماعیل بن ابراهیم حلبی معروف به ابن فرفور و ملقب به عمادالدین است . او بخدمات د...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) قالی . رجوع به اسماعیل بن قاسم بن عیذون ... و روضات الجنات ص 103 شود.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) قراطیسی ، مملوک . او را نود ورقه شعر است . (ابن الندیم ). و از اشعار اوست درباره ٔ فضل بن الربیع:لئن اخطأت فی مدحَ-ک م...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) قره کمال . رجوع به اسماعیل قره مانی شود.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) قره مانی ملقب به مولی کمال الدین و معروف به قره کمال . او راست : حاشیه بر شرح عقایدالنسفی و آن حاشیه بر حاشیه ٔ خی...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) قصری . وی از اصحاب شیخ ابوالنجیب سهروردی است . شیخ نجم الدین به صحبت وی رسیده است و خرقه ٔ اصل از دست وی پوشیده ...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) قصری ملقب به کهف الدین . پدر او عمر نام داشت و او پدر شیخ صدرالدین عبداللطیف شیخ طریقت مولانا معین الدین احمدبن اب...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) قَصیر. رجوع به اسماعیل بن ابراهیم بن بزه شود.
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) قلی خان . یکی از امرای ترکمانان که در محاربه با شاهزاده حمزه میرزا در سنه ٔ 990 هَ .ق . در دوفرسنگی سلطانیه شرکت داشت...
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) قنبره . رجوع به اسماعیل بن محمد قمی قنبرة شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.