اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) حقی مولی مکنی به ابی الفداء. یکی از عرفای طریقت خلوتیه
۞ است . وی از مسقط رأس خود آیدوس بقسطنطنیه آمد و در اسکدار در جامع شریف احمدیه مدتی به وعظ و نصیحت اشتغال ورزید و آنگاه به بروسه مهاجرت کرد و در آنجا از وحدت وجود بحث میکرد و در اثر شکایت علمای ظاهر به کوه تکفور تبعید شد. اسماعیل حقی در طریقت خلوتیه
۞ خلیفه ٔ شیخ عثمان افندی پازاری بود و او نیز جانشین ذاکرزاده و او خلیفه ٔ دیزدارزاده و وی جانشین هدائی محمودافندی بود. مطالعه ٔ کتب روح البیان ، اصول حدیث ، شرح محمدیه ، و شرح مثنوی از آثار او برای فهم درجه ٔ علم و کمال وی کافی است . تاریخ وفات خویش را از پیش در مصراعی گفته : کبش روحم حقه قربان ایدم (=
1127 هَ . ق .
/ 1714 م .). (لغات تاریخی و جغرافیائی ترکی ). مؤلف قاموس الاعلام ترکی آرد: اسماعیل حقی از کبار مشایخ خلوتیه
۞ است . مردی بسیار دانشمند بود و تفسیری موسوم به روح البیان و شرحی بر مثنوی نگاشته و بعضی آثار دیگر هم دارد که هر یک برهان ناطق بکمالات اوست . وی اصلاً از اهالی آیدوس بود و در جامع سلطانی استانبول مدتی بوعظ و نصیحت اشتغال داشت ، بعداً بشهر بروسه مهاجرت کرد و در تاریخ
1127 هَ . ق . در همانجا درگذشت - انتهی . در معجم المطبوعات آمده : او راست :
1- الاربعون حدیثاً، با شرح آن از منلی علی حافظ قسطمونی که در آستانه بسال
1254 بطبع رسیده است
۞ .
2- کتاب الخطاب (در تصوف )، در آستانه بسال
1256 بطبع رسیده است .
3- الرسالة الخلیلیة (در تصوف )، در آستانه بسال
1256 چاپ شده .
4- روح البیان فی تفسیرالقرآن یا تفسیرالقرآن المسمی بروح البیان . اسماعیل بسال
1117 از تألیف آن فراغت یافت و آن در چهارجزو در بولاق بسال
1255 و در سه جزء در بولاق بسال
1264 و
1276 و در دو جزء در بولاق بسال
1287 و در چهار جزو در آستانه بسال
1306 طبع و منتشر شده .
5- شرح الکبائر ای الاَّثام و الجرائم العظیمة در آستانه بسال
1257 طبع شده . (معجم المطبوعات ج
1 ستون
441 و
442).