اسماعیل
نویسه گردانی:
ʼSMAʽYL
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) صفوی . (شاه اسماعیل سوم ). پسر سیدمرتضی و مادر او دختر سلطان حسین اول صفوی است . علی مردان خان وی را در اصفهان بسال 1163 هَ . ق . بر تخت سلطنت نشانید و تحت حمایت او در بهار و تابستان سال مزبور سلطنت کرد و بهار و تابستان سال 1165 را تحت حمایت کریم خان و تابستان و پائیز سال 1165 را تحت حمایت محمد حسن خان نام سلطنت داشت .
راجع به مسکوکات او رجوع به کتاب مسکوکات ، نشانها و مهرهای شاهان ایران تألیف رابینو صص 47-48 شود.
واژه های همانند
۷۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۰ ثانیه
اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) دهی کوچک است ازبخش زرند شهرستان ساوه در 7000 گزی شمال خاور زرند.سکنه ٔ آن 32 تن است . (فرهنگ جغرافیایی ایران ...
اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) دهی جزء بخش شهریار شهرستان تهران در 22000 گزی جنوب خاور علیشاه عوض ، شمال راه شوسه ٔ فرعی تهران به رباط کریم . ...
اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان افشاریه ٔ ساوجبلاغ بخش کرج شهرستان تهران ، در 27000 گزی باختر کرج و 5000 گزی جنوب ینگی امام . جلگه...
اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان مرکزی بخش کن شهرستان تهران ، در 9000 گزی جنوب باختری مرکز بخش ، کنار راه شوسه ٔ تهران به کرج . ...
اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان طارم سفلی ، بخش سیردان شهرستان زنجان ، در 21000 گزی جنوب باختر سیردان . کوهستانی ، سردسیر. سکنه 16...
اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان حومه ٔ بخش خمام شهرستان رشت ، در 4500 گزی جنوب خمام و 3000 گزی خاور شوسه ٔ رشت به انزلی . جلگه ، ...
اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان دامغان ، در 4000گزی جنوب خاوری دامغان و 1000گزی جنوب ایستگاه راه آه...
اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان ابرغان بخش مرکزی شهرستان سراب ، در 50000 گزی جنوب باختری سرآب و 16000گزی شوسه ٔ سرآب به تبریز....
اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ای تیوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد، در18 هزارگزی شمال خاوری نورآباد و 7هزارگزی باختر راه شوسه ٔ خ...
اسماعیل آباد. [ اِ ] (اِخ ) دهی از دهستان خواجه ٔ بخش مرکزی شهرستان فیروزآباد، در 21000 گزی شمال فیروزآباد، کنار شوسه ٔشیراز به فیروزآباد. جلگ...