اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اسماعیل

نویسه گردانی: ʼSMAʽYL
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) (افندی ) علی . موظف نیابت استیناف اهلیه در مصر. او راست : النخبة الازهریة فی الجغرافیة العمومیة، در مطبعه ٔ کاستیلیولا بسال 1319 هَ . ق . طبع شده . النخبة الازهریة فی تخطیطالکرة الارضیة، در چهار جزء در مطبعه ٔ کاستیلیولا بسال 1903 چاپ شده . (معجم المطبوعات ج 1 ستون 444).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۵ ثانیه
اسماعیل آباد یافت آباد. [ اِ دِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان غار بخش ری شهرستان تهران ، در 10000 گزی شمال باختر شهرری و 2000 گزی راه رباط کریم . ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
اسماعیل آباد حاجی معین . [ اِ دِ م ُ ](اِخ ) دهی جزء دهستان غار بخش ری شهرستان تهران ، در6000 گزی جنوب شهر ری و 3000 گزی خاور شوسه ٔ تهران ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.