اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اشتغال داشتن

نویسه گردانی: ʼŠTḠAL DʼŠTN
اشتغال داشتن . [ اِ ت ِ ت َ ] (مص مرکب ) مشغول بودن به کاری . سرگرم بودن به کاری . || توجه قلبی به کسی یا چیزی :
زنده دلا مرده ندانی که کیست
آنکه ندارد به خدا اشتغال .

سعدی .


سخنی بگوی با من که چنان اسیر عشقم
که به خویشتن ندارم به وجودت اشتغالی .

سعدی (طیبات ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.