اشک تاک . [ اَ ک ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اشک دختر تاک . کنایه از شراب انگور
: به اشک تاک بشویند زخمهای مرا
که شیشه برسر من خشکی خمار شکست .
صائب .
اشک تاک ار می پرستی عذرخواه من بس است
این رگ ابر از گناهان پاک میسازد مرا.
صائب (از آنندراج ).
و رجوع به اشک دختر تاک شود.