اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اشک در دیده شکستن

نویسه گردانی: ʼŠK DR DYDH ŠKSTN
اشک دردیده شکستن . [ اَ دَ دی دَ / دِ ش ِ ک َ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از بند شدن اشک در دیده :
رفتی و بشکست از دوری تو
در دیده ام اشک در سینه ام آه .

باقر کاشی از آنندراج ) (از فرهنگ ضیاء).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.