اشکلک کردن
نویسه گردانی:
ʼŠKLK KRDN
اشکلک کردن . [ اِ ک ِ ل َ ک َ دَ ](مص مرکب ) پاره های نی بزیر ناخنها فروبردن شکنجه را. چوب میان انگشتان گذاشتن و فشردن و این نوع عقوبت در روزگار استبداد متداول بود. رجوع به اشکلک شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.