اصآب
نویسه گردانی:
ʼṢʼAB
اصآب . [ اِص ْ ] (ع مص ) رِشکناک گردیدن سر. (منتهی الارب ). پر شدن سر از تخم شپش (رشک ) و کیک . (از قطر المحیط). بسیاررشک شدن موی . (تاج المصادر بیهقی ). رشک در موی افتادن . (زوزنی ).
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
عساب . [ ع ِ ] (اِخ ) جایگاهی است به نزدیکی مکه ، و نام آن در شعر فضل بن عباس بن عتبةبن ابی لهب آمده است . (از معجم البلدان ).