گفتگو درباره واژه گزارش تخلف اصابت کردن نویسه گردانی: ʼṢABT KRDN اصابت کردن . [ اِ ب َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) به هدف خوردن . به نشانه رسیدن تیر و جز آن . رسیدن . || افتادن به : قرعه بدو اصابت کرد. و رجوع به اصابت شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود