اصفار
نویسه گردانی:
ʼṢFAR
اصفار. [ اِ ] (ع مص ) اصفار مرد؛ نیازمند شدن وی . (از اقرب الموارد) (قطر المحیط). درویش و تهیدست گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). درویش شدن . (تاج المصادر بیهقی ). محتاج و درویش شدن . (مؤید الفضلاء). || اصفار بیت ؛ خالی کردن آنرا، یقال : مااَصغیت ُ لک اناء و لا اصفرت لک فناء. (از اقرب الموارد). خالی کردن خانه را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
اسفار توریة. [ اَ رِ ت َ رات ] (اِخ ) رجوع به اسفار خمسه شود.
کتب پادشاهان یا اسفار ملوک یا مَلِیْکیم (در عبری: ספר מלכים) بخشی از تنخ یهودی و عهد عتیق در انجیل است. متن اصلی به زبان عبری نوشته شده است؛ که مسیحیا...