اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اصل داشتن

نویسه گردانی: ʼṢL DʼŠTN
اصل داشتن . [ اَ ت َ ] (مص مرکب ) اصل داشتن از چیزی ؛ نسبت داشتن بدان . منتسب بودن بدان :
زمرد دیده ٔ افعی چگونه می بپالاید
عقیق و لعل رمانی چرا اصل از حجر دارد؟

ناصرخسرو.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.