اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اظل

نویسه گردانی: ʼẒL
اظل . [ اَ ظَ ل ل ] (ع اِ) شکم انگشت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). شکم انگشت . قسمت نزدیک جلو قدم از بیخ ابهام تا بیخ خنصر یا شکم انگشت نزدیک پشت قدم . (از متن اللغة). || شکم سپل شتر.ج ، ظُل ّ، شذوذاً. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). عجاج در قول خود: تشکو الوجی من اظلل و اظلل ، بفک ادغام خوانده جهت ضرورت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). اَظَل ّ شتر؛ درون سپل آن . ج ، ظُل ّ و آن شاذ است زیرا کلمه اسم است نه صفت . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). زیر سَوَل ۞ اشتر. ج ، اَظَلات ، اظلال ، اظالل . (مهذب الاسماء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
پرورش یافتگان ازل . [ پ َرْ وَ رِ ت َ / ت ِ ن ِ اَ زَ ] (ترکیب اضافی ، ا مرکب ) انبیاء و اولیاء. (آنندراج ).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.