اعتراف نمودن
نویسه گردانی:
ʼʽTRʼF NMWDN
اعتراف نمودن . [ اِ ت ِ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) اقرار نمودن . مقر بودن . اذعان کردن : بخطای خویش اعتراف نموده معلوم شد که از طرف او رغبتی هست . (گلستان ). اسب چوبین قلم طی این بادیه نیارد نمود همان بهتر که از آن بعجز اعتراف نمایم . (نصیر همدانی ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.