اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اعتیاد

نویسه گردانی: ʼʽTYAD
اعتیاد. [ اِ ] (ع مص ) عادت کردن . (المصادر زوزنی ) (از منتخب از غیاث اللغات ) (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خوی گرفتن . خوکردن . خوی کردن بچیزی . (یادداشت بخط مؤلف ). یقال : اعتاده ؛ عادت کرد او را. (منتهی الارب ). ضَراوَة. (یادداشت بخط مؤلف ). || پیاپی آمدن چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || بازگشتن به اول کار. (یادداشت مؤلف ). || پیاپی خواستن چیزی را. (یادداشت مؤلف ). || بازآمدن . (آنندراج ) (از منتخب از غیاث اللغات ). آمدن . (المصادر زوزنی ). || در اصطلاح مقابل غرابت باشد، چنانکه معتاد ضد غریب است . (از کشاف اصطلاحات الفنون ). || (اِمص ) عادت بچیزی و خوگرفتگی بدان . (ناظم الاطباء). خوگری . (یادداشت مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: خوگیری (دری) ازیک azik (سغدی) ***فانکو آدینات 09163657861
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، اینهاست: اکت ازیک okat-azik (سغدی)***فانکو آدینات 09163657861
اعتیاد داشتن . [ اِ ت ِ ت َ ] (مص مرکب ) خو گرفتن . عادت داشتن . چیزی را پیاپی خواستن .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.