اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اعدام

نویسه گردانی: ʼʽDʼM
اعدام . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ عَدَم . نیستیها. نیستها. نابودیها. نابودها. (فرهنگ فارسی معین ). ج ِ عدم . (یادداشت بخط مؤلف ):
لا میز فی الأعدام من حیث العدم .

حاج ملاهادی سبزواری .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
اعدام . [ اِ ] (ع مص ) نیست گردانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کشتن . (فرهنگ فارسی معین ). نیست کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زو...
این واژه عربی است و پارسی جایگزین این است: نستاف nestâf (از سغدی: nestâve)*** فانکو آدینات 09163657861
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این است: پانِستاف (پا و سغدی nestāve)*** فانکو آدینات 09163657861
اعدام کردن . [ اِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نابودن کردن . نیست کردن . کشتن . بقتل رسانیدن . (از یادداشت های مؤلف ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.