اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اعزاز کردن

نویسه گردانی: ʼʽZʼZ KRDN
اعزاز کردن . [ اِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) عزیز داشتن . محترم داشتن . دوستی کردن :
وه که دیوانگی عشق ترا
عقل پرحیله چه اعزاز کند.

عطار.


من دعا گویم اگر تو همه دشنام دهی
بنده خدمت بکند ار نکننداعزازش .

سعدی .


هرچه بینی ز دوستان کرمست
گر اهانت کنند و گر اعزاز.

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.