گفتگو درباره واژه گزارش تخلف افروخته چشم نویسه گردانی: ʼFRWḴTH CŠM افروخته چشم . [ اَ ت َ / ت ِ چ َ / چ ِ ] (ص مرکب ) ذئب ضبر؛ گرگ سخت نظر افروخته چشم . (منتهی الارب ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود