اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

افروخته شدن

نویسه گردانی: ʼFRWḴTH ŠDN
افروخته شدن . [ اَ ت َ / ت ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) روشن شدن . شعله ور گردیدن . شاد شدن . گلگون گردیدن . وقدة. توهج . وقد. توقد. وقود. (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). سخت بخشم شدن . اضطرام . تضرم .(یادداشت دهخدا). رجوع به افروختن و افروخته شود.
- افروخته شدن آتش ؛ شعله ور شدن و مشتعل گردیدن آن . تلهب . التهاب . (منتهی الارب ). وهج . وقود. ثقوب . ثقابه . (تاج المصادر بیهقی ). رجوع به افروخته و افروختن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.