اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

افسار زدن

نویسه گردانی: ʼFSAR ZDN
افسار زدن . [ اَ زَ دَ ] (مص مرکب ) مهار کردن . افسار نهادن . || کنایه از جلوگیری کردن از بی مبالاتی و گستاخی :
گر خودپرست بر خرعیسی شود سوار
دجال دیو بر سرش افسار میزند.

ملاشانی تکلو (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.