گفتگو درباره واژه گزارش تخلف افسانه بستن نویسه گردانی: ʼFSANH BSTN افسانه بستن . [ اَ ن َ / ن ِ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) ترتیب دادن افسانه . (آنندراج ) : برگ کاهی نیست کوه بیستون پیش غمم من کجا بودم که دهر افسانه ٔ فرهاد بست .سنجر کاشی (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود