اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

افسانه کردن

نویسه گردانی: ʼFSANH KRDN
افسانه کردن . [ اَ ن َ / ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) شهره کردن . مشهور ساختن :
ما را برندی افسانه کردند
پیران جاهل شیخان گمراه .

حافظ.


حزین افسانه کرد آخر بهر محفل غم دل را.

حزین اصفهانی (از ارمغان آصفی ).


|| سخن گفتن از :
نام تو گفتن نیارم لیک مقصودم توئی
گر حدیث بو و یا افسانه ٔ گل میکنم .

جامی .


و رجوع به افسانه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.