اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

افسرده بیان

نویسه گردانی: ʼFSRDH BYAN
افسرده بیان . [ اَ س ُ دَ / دِ ب َ ] (ص مرکب ) کنایه از پوچ و بیمزه گو که سخنش مؤثر نباشد و به دل نزند. (آنندراج ). آنکه سخن او سرد و بیحال باشد :
سخن آن است کزو زنده دلی گرم شود
لب افسرده بیانان و لب گور یکی است .

صائب (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.