گفتگو درباره واژه گزارش تخلف افسرده خاطر نویسه گردانی: ʼFSRDH ḴAṬR افسرده خاطر. [ اَ س ُ دَ / دِ طِ ] (ص مرکب ) دل شکسته . (آنندراج ). مهموم . مغموم . پژمرده . (ناظم الاطباء). دل سرد. غمین . اندوهگین . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود