اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

افسون گری

نویسه گردانی: ʼFSWN GRY
افسون گری .[ اَ گ َ ] (حامص مرکب ) عمل افسونگر. سحر. جادو. (فرهنگ فارسی معین ). ساحری . (ناظم الاطباء) :
چه عمریست کو را بچندین خطر
به افسونگری برد باید بسر.

نظامی (از آنندراج ).


|| شغل مارگیری . || خواندن افسون . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.