گفتگو درباره واژه گزارش تخلف افسون نوشتن نویسه گردانی: ʼFSWN NWŠTN افسون نوشتن . [ اَ ن ِ وِ ت َ ] (مص مرکب ) افسون خواندن . (از ناظم الاطباء) : زمانه بر رخت از چشم بد همی ترسداز آن نویسد گردش بغالیه افسون . قطران تبریزی (از آنندراج ).و رجوع به افسون خواندن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود