اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اف کردن

نویسه گردانی: ʼF KRDN
اف کردن . [ اُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تأفیف . (تاج المصادر بیهقی ). اظهار کراهت کردن . اف گفتن :
در آینه ٔ دولت تا زنگ پذیر است
در دهر کرا زهره ٔ اف کردن و آهست .

سوزنی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.