ال
نویسه گردانی:
ʼL
ال . [ اِل ل ] (ع اِ) پیمان .(منتهی الارب ) (غیاث اللغات ). || پیغام خدا. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || سوگند. (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (اقرب الموارد). || زنهار. (منتهی الارب ). || فغان . ناله ٔ مصیبت و منه عجب ربکم من الّکم . (منتهی الارب ). || معدن . (منتهی الارب ). || همسایه . || اصل نیکو. || کینه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (اِمص ) خویشی .(منتهی الارب ). || دشمنی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || ربوبیت . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۱۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
آل میکال . [ ل ِ ] (اِخ ) نام خاندانی قدیم به نیشابور و بیهق ، از احفاد میکال بن عبدالواحدبن جبریل بن قاسم بن بکربن دیواستی سوربن سوربن سو...
آل آشخال . (اِمرکب ، از اتباع ) آل آشغال . خاش و خماش . خرت و پرت .
آل الیاس . [ ل ِ اِل ْ ] (اِخ ) نام سلسله ای از فرمانروایان کرمان ، و سرسلسله ٔ آنان ابوعلی محمدبن الیاس بن الیسع سمرقندی از ممالیک نصربن اح...
ال رأیت . [ اَرَ ءَ ت َ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ استفهامی ) یعنی هل رأیت ؟ آیا دیدی تو؟ (ناظم الاطباء). و رجوع به هل شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
رجوع کنید به Wikipedia
OpenGL Extension to the X Window System
http://en.wikipedia.org/wiki/GLX
آل ناصرالدین . [ ل ِ ص ِ رِدْ دی ] (اِخ ) آل سبکتکین . غزنویان (351 - 582 هَ .ق .). آلبتکین غلامی ترک از جانب عبدالملک بفرماندهی لشکر مقیم خر...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
از اهل گرفته شده و به معنی کسانی است که به واسطهی فرزندی، (آل عمران، آل ابراهیم، آلیعقوب) خویشاوندی (آل لوط) و یا همشهری بودن، ...
انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال
آل، موجودی افسانهای که به یاور عوام در صحراها و چشمهها زندگی میکند و دشمن زنان تازه از است. آل را به شکلهای...