الاء
نویسه گردانی:
ʼLAʼ
الاء. [ اَ ] (ع اِ)درختیست تلخ . (منتهی الارب ). درختیست تلخ که پیوسته سبز بود. (اقرب الموارد). درختیست . (مهذب الاسماء).
واژه های همانند
۶۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
علاء الحضرمی . [ ع َ ئُل ْ ح َ رَ ] (اِخ ) رجوع به علأبن حضرمی شود.
علاء الخلیلی . [ ع َ ئُل ْ خ َ ] (اِخ ) شیخ شمس الدین محمدبن ایوب زرعی خلیلی ، ملقب به علاء. در هفتم صفر سال 691 هَ . ق . متولد شد. وی استادی...
الا ما شذ و ندر. [ اِل ْ لا ش َذْ ذَ وَ ن َ دَ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ استثنائیه ) جز آنچه کم یاب و نادر بود. جز آنچه اندک و کمیاب باشد. بندرت . ندر...
علاء الدنیا و الدین . [ ع َ ئُدْ دُن ْ وَدْ دی ] (ع اِ مرکب ) لقب احترام آمیزی است که برای کسانی نوشته میشد که لقب علاءالدین داشتند.
لاتثنی الا و قدتثلث . [ ت ُ ث َن ْ نا اِل ْ لا وَ ق َ ت ُ ث َل ْ ل َ ] (ع جمله ٔ فعلیه ) هیچ دوئی نیست که سه نشود.