اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

التفات داشتن

نویسه گردانی: ʼLTFAT DʼŠTN
التفات داشتن . [ اِ ت ِ ت َ ] (مص مرکب ) توجه داشتن . متوجه بودن . پروا کردن . نگریستن :
التفات از همه عالم بتو دارد سعدی
همتی کان بتو مصروف بود قاصر نیست .

سعدی .


و رجوع به التفات کردن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.