الف
نویسه گردانی:
ʼLF
الف . [ اَ ل َف ف ] (ع ص ) مرد گران سنگ بطی ءالکلام عاجزدرمانده در سخن و کار. (منتهی الارب ). دیرسخن . (تاج المصادر بیهقی ). || ستبرران . (تاج المصادربیهقی ). ستبرران و ستبرگردن . (مصادر زوزنی ). آنکه رانهایش پرگوشت باشد و این در مردان عیب بشمار آید. (از ذیل اقرب الموارد). || گران زبان . (مصادر زوزنی ). گران زبان که چون در سخن درآید دهان او از زبان پر گردد. (از منتهی الارب ). کندزبان که هرگاه سخن گوید زبانش دهانش را پر کند. (از اقرب الموارد). ج ، لُف ّ، و مؤنث آن لَفّاء. (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد). || آنکه هر دو ابرویش به هم نزدیک باشد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || جای انبوه بسیارمردم . (منتهی الارب ). جایی مُلتَف ّ که مردم آن بسیار باشند. (از اقرب الموارد). || (اِ) رگی است در خردگاه . (خرده گاه ) دست ستور. (منتهی الارب ). رگی است در وظیف دست ، و وظیف جایی است از ذراع یا ساق که باریک باشد. (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۸۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
علف . [ ع ُل ْ ل َ ] (ع اِ) میوه ٔ طلح که شبیه باقلای تازه است و شتر آن را خورد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
آلف . [ ل ِ ] (ع ص ) خوگیرنده . خوگر. الیف . || هزاردهنده . ج ، اُلاّ ف .
علف بر. [ ع َ ل َ ب ُ ] (اِ مرکب ) ابزاری است از نوع داس ، که در طویله بوسیله ٔ آن یونجه و امثال آن را بریده به چهارپایان میدهند. اره ٔ کما...
علف چر. [ ع َ ل َ چ َ ] (نف مرکب ) چرنده ٔ علف . گیاه خوار. علفخوار. || (اِ مرکب ) مقدار علفی که برای یک دسته ستور صرف شود: علف چر مالهای ما...
علف چین . [ ع َ ل َ ] (نف مرکب ) آنکه علف چیند. || (اِ مرکب ) ابزاری است داس مانند که بوسیله ٔ آن علف و یونجه را می چینند. || (اِمص مرکب...
علف چای . [ ع َ ل َ ف ِ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به هوفاریقون شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
علف خور. [ ع َ ل َ خوَرْ / خُرْ ] (نف مرکب ) مخفف علف خوار. هر حیوانی که بر آخور بسته شده و درآن خوراک خورد، مانند اسب و خر و استر. (ناظم ال...
علف دان . [ ع َ ل َ ] (اِ مرکب ) انبار علف و کاه و غله . (ناظم الاطباء). || مخلاة. توبره . (منتهی الارب ). || معده ٔ علف خوارگان . (ناظم الاطب...
علف دان . [ ع َ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عبیدلی بخش لنگه ٔ شهرستان لار واقع در 150 هزارگزی باختر لنگه و 2 هزارگزی راه فرعی بندرلنگه ب...