گفتگو درباره واژه گزارش تخلف الفت آموز نویسه گردانی: ʼLFT ʼAMWZ الفت آموز. [ اُ ف َ ] (نف مرکب ) الفت دهنده . آموزنده ٔ دوستی . انس دهنده . || (اِخ ) در شعر زیر مراد از آن ، خداوند است : خارخاری در دلت از عشق پیدا میکندالفت آموزی که پنهان کرد آتش را بسنگ .مظفرمیرزا (از بهار عجم ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود