اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

الف گرفتن

نویسه گردانی: ʼLF GRFTN
الف گرفتن . [ اِ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) خوگر شدن . انس گرفتن . الفت داشتن . مونس شدن . دوست و همدم گردیدن : موءالفة؛ الف گرفتن . (تاج المصادر بیهقی ) : شیر... با او الفی تمام گرفت . (کلیله و دمنه ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.