اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

الفنج کردن

نویسه گردانی: ʼLFNJ KRDN
الفنج کردن . [ اَ ف َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اندوختن و گرد آوردن . جمع کردن . رجوع به الفنج و الفنجیدن و الفاختن شود :
الفنج کن اکنون که مایه داری
از منت نصیحت برایگانست .

ناصرخسرو.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.