اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ا

نویسه گردانی: ʼ
ا. [ اَل ْ لاه ] (اِخ ) همان رودخانه ٔ اعلی (در فارس ) است . رجوع به فارسنامه ٔ ناصری ج 2 ص 322 و کلمه ٔ اعلی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۷۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۹ ثانیه
ع . (حرف ) حرف بیست ویکم است از حروف الفبای فارسی و حرف هیجدهم از الفبای «ابتثی » عربی پس از ظ و پیش از غ ، و حرف شانزدهم از الفبای ابجد...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آ

آ. (حرف ) الف لَیِّنه ، مقابل همزه یا الف متحرکه ، حرف اوّل است از حروف هجا، و در حساب جُمَّل آن را به یک دارند. این حرف چون در اوّل ...
اجازه ویرایش برای همه اعضا

آ

1 - فعل امر از مصدر آمدن که بیش تر به شکل آی می آید و یا با «ب» زینت به صورت بیا به کار می رود. 2 - در زبان اوستایی پیشوندی است که بر سر برخی واژه ها...
آء. (ع اِ) ج ِ آءة.
منس-ع. [ م ِ س َ ] (ع اِ) باد شمال . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
گوده آ. [ دِ ] (اِخ ) ۞ شاهزاده ٔ سومری لاگاش ۞ در قرن سوم ق . م . که مجسمه های متعددی از او در لوور است . رجوع به گودآ شود.
گوله آ. [ گ ُ ل ِ ] (اِخ ) ۞ الگوله آ. واحه ای در صحرای الجزیره است که 12000 نفر جمعیت دارد.
(نوع : ‍پهلوی ) معنی : ملکه گلهای جنگلی
گوده‌آ (Gudea) (فرمانروایی ۲۱۴۴-۲۱۲۴ (پیش از میلاد)) یکی از فرمانروایان میان‌رودان جنوبی بود. او فرمانروای (به بابلی: اِنسی) شهر لاگاش بود. انگاشته م...
آ بی بی.[a bi bi]. مادر مادر بزرگ. در منطقه بنادکوک یزد تلفظ می شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.