اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

الم

نویسه گردانی: ʼLM
الم . [ اُ ] (ع اِ) ۞ نارون (درخت ). اوجا. (دزی ج 1 ص 34). رجوع به نارون شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
اژدهای علم . [ اَ دَ ی ِ ع َ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اژدهای رایت . صورت اژدها که بر علم نقش کنند. (رشیدی ) : اژدهای علم عزم ورا بهر ع...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
علم برداشتن . [ ع َ ل َ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) حمل علم . برگرفتن علم . || میدان گرفتن . (ناظم الاطباء). || کنایه از عزاداری و سوگواری . (آنن...
علم حاجی باقر. [ ع َل َ م ِ ق ِ ] (اِخ ) دهی است کوچک از بخش انارک شهرستان نائین واقع در 28 هزارگزی شمال انارک . ناحیه ایست جلگه ای و گرمس...
علم الدین مصری . [ ع َ ل َ مُدْ دی ن ِ م ِ ] (اِخ ) علی بن محمدبن عبدالصمدبن عبدالاحدبن عبدالغالب همدانی سخاوی . رجوع به علم الدین سخاوی ش...
قاسم علم الدین . [ س ِ م ِ ع َ ل َ مُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به قاسم لورقی شود.
علم بنی الصادر. [ ع َ ل َ م ُ ب َ نِص ْ صا دِ ] (اِخ ) کوهی است روبروی قیروان در مقابل حاجر. (از معجم البلدان ).
علم غیر اکتسابی. دانشی را گویند که کسب نشده است (برای مثال، بوسیلۀ خواندن چند کتاب و یا شرکت در کلاس های درسی مربوط به دانش مورد نظر) و زادۀ فکر (یا ت...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.