گفتگو درباره واژه گزارش تخلف الم نویسه گردانی: ʼLM الم .[ اُ ] (اِخ ) ۞ شهری در آلمان . رجوع به اولم ۞ شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۲۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۰ ثانیه واژه معنی عالم عالم . [ ل ِ ] (ع ص ) خردمند. دانا. کسی که او را دانش باشد. مقابل جاهل . ج ، عُلاّم و عالمون . (از اقرب الموارد) (از المنجد) (از منتهی الارب ) ... الم تر الم تر. [ اَ ل َ ت َ رَ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ استفهامی ) یعنی ندانستی ؟ (از ترجمان علامه ٔ جرجانی تهذیب عادل ). آیا ندیدی ؟ آغاز سوره ٔ فیل از قرآ... الم دلی الم دلی . [ اَ ل َ دَ ] (اِ) در کلارستاق به بارانک گویند. رجوع به بارانک و جنگل شناسی ساعی ج 1 ص 233 شود. الم رود الم رود. [ اَ ل َ ] (اِخ ) نام رودیست در بلوک نور (مازندران ). رجوع به مازندران و استراباد رابینو ص 31 و ترجمه ٔ همان کتاب ص 55 شود. الم زار الم زار. [ اَ ل ُ ] (اِ مرکب ) زمینی که ته کُلَش هنوز در آن بر جای مانده باشد ۞ . آلم زار. (یادداشت مؤلف ). الم زده الم زده . [ اَ ل َ زَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) اندوهناک و غمگین . (آنندراج ). محزون و رنجور و غمگین . (ناظم الاطباء). آنکه بدو الم رسد. الم رسیده ... دو عالم دو عالَم. جهان های فانی و باقی ، هر کدام از دنیا و آخرت. دار دنیا و دار عقبی. عالم ذر به عقیده مسلمان‌ها عالم ذر یا روز اَلَست، زمانی است که خداوند پیمانی از انسان برای گواهی دادن بر یگانگیش گرفته‌است. محتویات [نمایش] عالم ذر در ق... عالم دی این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. عالم ذر "ذر" یا "عالم ذر" عالمی است که خداوند در آن ذریات (جمع ذریه و کنایه از فرزندان که ذرات وجود پدر و مادرند) آدم را مورد خطاب قرار داد. عالم الست تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲۳ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود