اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

الهی

نویسه گردانی: ʼLHY
الهی . [ اِ لا ] (اِخ ) دهی است از دهستان ریوند بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور در 9 هزارگزی جنوب باختری نیشابور. در جلگه واقع و معتدل است . سکنه ٔ آن 59 تن شیعه ٔ فارسی زبانند. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات و شغل مردم زراعت و گله داری است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
قضاي الهی معانى مختلف واژه "قضاء" " وَ قَضَیْنا إِلى‏ بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَ لَتَعْ...
دین الهی .[ ن ِ اِ لا ] (اِخ ) دینی که اکبر شاه ، پادشاه هند درسال 1582 م . بیاری ابوالفضل بن مبارک پدید آورد. این دین مبتنی بر اسلام بود و...
روح الهی . [ ح ِ اِ لا] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مراد از آن نفس ناطقه است .(از فرهنگ علوم عقلی تألیف دکتر سجادی ). رجوع به حکمةالاشراق مصح...
گنج الهی .[ گ َ ج ِ اِ لا ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از قناعت است . (برهان ) (فرهنگ رشیدی ). || (اِخ ) کلام خدا را گویند. (برهان ). قرآن ...
"مشیت" از ماده‌ی "شیء" مصدر "شاء، یشاء" است که در لغت از آن به اراده‌ تعبیر ‌شده؛ و در اصطلاح به معنی تمایل یافتن به سوی...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
«رشحات» جمع «رشحه» در لغت به معنای تراوش و چکیده است؛[1] و به تراوش و تراویدن آب، «رشحه» می‌گویند.[2] در کتاب‌های فلسفی و عرفانی اما، واژه «رشحه» و «ر...
کاتب الهی . [ ت ِ اِ لا ] (اِخ ) میرزا محمدشفیع وصال شیرازی . رجوع به وصال شیرازی شود.
مساله صفات خداوند و کیفیت ذات اقدس ربوبی به اوصاف کمالیه، و ارتباط آن با توحید حقیقی و خالص پروردگار، از جمله مسائل بنیادین فلسفه و الهیات اسلامی است...
الهی هندی . [ اِ لا ی ِ هَِ ] (اِخ ) رجوع به الهی کاشانی شود.
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۶ ۴ ۵ ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.